گزارش دوربین تسنیم از سومین روز جشنواره فیلم فجر|شلیک ابلق به تلویزیون فارسیزبان مبتذل در روز همراهی با تکتیرانداز + فیلم
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۹۸۲۲۱
روز سوم جشنواره فیلم فجر با کامبیز دیرباز، قهرمان را به سینما برگرداند و نرگس آبیار، "ابلق" را با بازی الناز شاکردوست و بهرام رادان به نمایش درآورد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روز سوم جشنواره فیلم فجر کمترین حاشیه را داشت و بیشتر منتقدین و کارشناسان محوِ "ابلق" و "تکتیرانداز" شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیلم "ابلق" زنانه دیگری با دنیایی متفاوت از کارگردان "شیار143" را نشان میدهد؛ همانطور که خودش میگوید میان حقیقت یا مصلحت چالش ایجاد کرده است. آبیار این بار زنی حاشیهنشین و باحیا را به تصویر کشیده که میان حقیقت و مصلحت باید راه سومی را انتخاب کند. حالا باید دید اعتماد دوباره خانم کارگردان به زوج الناز شاکردوست و هوتن شکیبا برایش سیمرغ خواهد آورد یا خیر؟
فیلم دوم هم مربوط به یک قهرمان واقعی بود؛ قهرمانی به نام عبدالرسول زرین کارگردان فیلم علی غفاری است که در کارنامهاش بچه مهندس و استرداد قابل تأمل است. او همیشه دغدغه ساخت زندگی شهدا را دارد؛ حالا کامبیز دیرباز را با قهرمانی واقعی به جشنواره فیلم فجر آورد.
در روزهایی که فیلمهای هالیوودی تلاش میکنند با بتمن و اسپایدرمن، کودک و نوجوان را مخاطب خود کنند، غفاری و همکارانش نشان میدهند میتوان با ساخت چنین کارهایی، یک شهید تک تیرانداز ایرانی را الگوی نسل جدید کرد.
کارشناسان و هنرمندان مقابل دوربین تسنیم درباره این دو فیلم صحبت کردند که در ادامه میخوانید:
علیرضا غفاری منتقد و کارشناس سینما تأکید کرد: خانم آبیار از آن دست فیلمسازان زن شجاع ایرانی است که در مسیر فیلمسازیاش بسیار درست جلو آمده است و حالا دیگر با رویکرد جدید در سینمای اجتماعی حرفهای تازهای میخواهد بزند. به نظرمن همه حرف فیلم "ابلق" در سکانس پایانی است که ابلق رنگی است بین سفید و سیاه؛ در بین گیاهان هم گیاهانی که سبزند هم رگههای سفیدی در اطرافشان وجود دارد که به گیاهان ابلق معروفاند. این رگههای سفید درون سیاهی یا سفید درون سبزی رگههایی است که باید ذهن مخاطب جستجوگر را به سمت شناخت بنمایه و این رگههای ابلق ببرد.
وی افزود: به نظرم سکانس پایانی ابلق تنهایی زن را کامل تصویر میکند. زنِ تنهایی که برای اثبات ادعاهای خودش به شدت تنها میماند. از میان همجنسهای خودش تنها میشود. یعنی در میان آنها هم موافقینی پیدا نمیکند؛ موشها نقش تعیینکنندهای در این فیلم دارند؛ چه به لحاظ معدومکردنشان توسط مأموران شهرداری و چه به واسطه پلان پایانی که مدام زندگیشان را در لجنزار تکرار میکنند. نکته مهم جایی است که در معرکهگیری، موش توسط مار کبری خورده میشود. نیاز دارم بیشتر روی فیلم تعمق کنم تا کاملتر درباره آن صحبت کنم.
محمدحسین قاسمی تهیهکننده "ابلق" در گفتوگو با تسنیم خاطرنشان کرد: ما براساس دغدغههایمان فیلم میسازیم زمانی که "شیار 143" درباره مادران چشم انتظار دغدغهای داریم مطرح میکنیم و چه زمانی که به تروریستها، تکفیریها و تندروهای دینی پرداختیم هم دغدغه بود. فکر میکنم اثر خوبی است که بتواند تأثیر اجتماعی بگذارد و در "ابلق" سعی کردیم تأثیری در جامعه بگذاریم.
او به صحنهای که به شبکه فارسیزبان (جِم) اشاره انتقادی دارد، توضیح داد: نمیخواهم شعار بدهم اما براساس سبک زندگی آن اقشارِ روایت شده در "ابلق"، این تصویر نشان داده شد. ما آمدیم سبک زندگی را نشان دادیم که چطور میبیند و چه رفتارهایی دارد.
بعد از فیلم سینمایی "تکتیرانداز"، عباس جمشیدیفر که خودش در "شیشلیک" به ایفای نقش پرداخته است، گفت: نمونه کارهایی که براساس اتفاقهای واقعی ساخته شدهاند کم نداشتیم. در این چند سال به هر حال براساس اتفاقات واقعی ساخته شده، ارزشمند است و دیدن آنها هم خالی از لطف نیست.
سپس با کامبیز دیرباز گفتوگو کردیم که درباره تکتیرانداز ایرانی گفت: "من افتخار کردم که این نقش را به من سپردند؛ به شهدا تعصب دارم و برایم همیشه قابل احتراماند چون در همه دنیا به سربازانی که برای خاکشان جنگیدهاند سر تعظیم فرود میآورند. در واقع یکی از مهمترین قشرهایی که به آنها احترام میگذارند و برایشان محترماند همین سربازان جان برکفاند. هرچه قدر هم از این نقشها به من پیشنهاد شود حاضرم با جان و دل بازیشان کنم."
دیرباز به حضورش در سریال "درچشم باد" و خاطرهای از قبرستانی در لسآنجلس اشاره کرد و گفت: وقتی برای فیلمبرداری سریال "درچشم باد" به خارج از ایران (آمریکا) رفته بودم، گذرم به قبرستان شهر لسآنجلس افتاد و با صحنهای مواجه شدم که پرسیدم اینجا کجاست؟ گفتند مزار سربازهای آمریکایی است که به جنگ رفتهاند. احترامی که در بالاترین حد احترام جامعه است حتی بالاتر از احترام به رئیسجمهورشان! ما هم اینجا این احترام را قائلیم اما در خطر شامل مرور زمان شدن قرار گرفته است.
بازیگر نقش تکتیرانداز ایرانی (شهید عبدالرسول زرین) تأکید کرد: من میدانم جنگ چیست اما با نسلی روبروییم که نمیداند جنگ چیست؟ به هر حال ممکن است این احترام آرامآرام فراموش شود. از این دردناکتر، هنوز کسانی زندهاند که جنگ رفتهاند و ایثارگریها و بزرگمردیهایی کردهاند. یا دست ندارند و یا پا ندارند و امروز در آسایشگاه روانیها بستریاند. دارو ندارند و آنقدر درگیر مشکلات اقتصادیاند که پول ندارند داروی مُسکن بخرند.
وی خاطرنشان کرد: خیلی ناجوانمردانه است کسی که رفته سلامتی خودش را درخطر انداخته و بخشی از وجودش را در طبق اخلاص گذاشته تا وجبی از خاک این مرز و بوم کم نشود را به امان خدا رها کنیم. رزمندهای که شهید شده جایش خوب است؛ این مسائل دغدغههای من است؛ به عنوان نسلی که دهه پنجاهیام و در جنگ تنها 7، 8 سال داشتم و اینها را درک کردهام و نیاز داریم با این آثار نمایشی،این مفاهیم ارزشمند را برای مخاطبمان جا بیندازیم.
دیرباز در پاسخ به این سؤال که شهید عبدالرسول زرین به عنوان تک تیرانداز ایرانی با این فیلم سینمایی معرفی شد، قهرمانی که دغدغهاش در سینمای ایران احساس میشود و کودک و نوجوان ما به این مفاهیم نیاز دارند، افزود: ما هم دقیقاً تمام سعیمان را کردیم یک قهرمان در کنار قهرمانان دیگر که در سینمای ایران بودهاند، ثبت کنیم؛ تمام تلاشمان را به کار بستیم تا این قهرمان هم به ویترین ملی سینمای ایران اضافه شود.
گزارش دوربین تسنیم از دومین روز جشنواره فیلم فجر| شیشلیکخوری رضا عطاران و اکران فیلم 15+/ حکومت نظامی در جشنواره + فیلممتن و حاشیه روز دوم جشنواره فیلم فجر| شیشلیک نپخته مهدویان و خودکشی ستارهبازی!نشست خبری "تک تیرانداز"| گلایههای تند تهیهکننده به مسئولان اصفهانی و افتخار "دیرباز" به قهرمان ایرانی/ کارگردان: سعی کردیم به واقعیتها وفادار باشیمنشست خبری فیلم "ابلق"| پاسخ سختِ نرگس آبیار به سؤالی سخت/ چالشی که مطرح کردیم؛ حقیقت یا مصلحت؟گزارش دوربین تسنیم از اولین روز جشنواره فیلم فجر/ از آغاز سرد کرونایی تا طفره تهیهکننده "بیهمهچیز" از پاسخ به کنایه های فیلمش + فیلمانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: سی و نهمین جشنواره فیلم فجر سینمای ایران جشنواره فیلم فجر سی و نهمین جشنواره فیلم فجر سینمای ایران جشنواره فیلم فجر تک تیرانداز ایرانی جشنواره فیلم فجر دوربین تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۹۸۲۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاعری که براساس دانش ادبی شعر نسروده!
فرهاد طاهری، پدرش، محمدحسین طاهری را شاعری میخواند که براساس قریحه شعر سروده نه براساس توانایی دانش ادبی میگوید او به جریانهای ادبی رایج، کمترین اعتنایی نداشت. با توجه به اینکه در شهری میزیسته که زبانهای تاتی تاکستانی و ترکی رایج است، اشعارش در تحکیم وحدت ملی و تقویت زبان فارسی بسیار مهم است.
فرهاد طاهری، دانشنامهنگار و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران دیوان اشعار پدرش، محمدحسین طاهری را گردآوری و به تازگی راهی بازار نشر کرده است. او در گفتوگویی مکتوب با ایسنا درباره ویژگی شعرهای این دیوان توضیح داده است.
متن گفتوگو در پی میآید:
در ابتدا درباره این دیوان شعری توضیح میدهید؛ درباره سبک شعری شاعر، تعداد اشعار و مضمونهایی که در این شعرها به کار گرفته شده است.
پیش از پاسخ دادن به پرسشهای شما، لازم میدانم از توجه آن خبرگزاری پرمخاطب به انتشار دیوان طاهری سپاسگزاری کنم.
دیوان طاهری مجموعه کامل سرودههای فارسی زندهیاد محمدحسین طاهری است. محمدحسین طاهری (١٣١٣ - ١٣٩٠) از مردم تاکستان و آموزگار و مدیر دبستان در آن شهر بود. دیوان در ۶٢٩ صفحه تدوین شده است که از این صفحات، ٣٠ صفحه نمایه اشعار و اعلام است و حدود ٢٠ صفحه هم پیشگفتار تدوینگر و صفحات پیش از متن است؛ بنابراین ۵٨٠ صفحه، متن اصلی دیوان را شامل میشود و به تقریب میتوان گفت دیوان طاهری دربردارنده حدود ٩ الی ١٠ هزار بیت اشعار فارسی است.
به لحاظ سبک شعر، اشعار دیوان طاهری در قصاید، به سبک خراسانی و در دیگر قالبهای شعر (غزل، مثنوی، ترکیبات و مسمطات و رباعی و دوبیتی) اشعار به طرز سبک عراقی است. در این دیوان، قصایدی آمده که کاملا روشن است شاعر در سرودن آنها به قصاید فرخی سیستانی و ناصر خسرو نظر داشته است. همچنین استقبالها و تضمینهایی که از غزلیات و مسمطات سعدی و غزلیات حافظ کرده پیروی شاعر را از سبک عراقی نشان میدهد. در بعضی از اشعار البته نمونههایی از سبک دوره بازگشت مخصوصا تحت تأثیر اشعار قاآنی کاملا مشهود است اما در سراسر دیوان رد پایی از سبک هندی دیده نمیشود. چند نمونه هم البته شعرهایی در دیوان هست که متأثر از شاعران معاصر مانند افسانه نیما و بعضی غزلیات شاملو و سایه و شهریار است.
ویژگیهای دیوان طاهری
به لحاظ مضامین شعر، میتوانم بگویم اغلب اشعار دیوان طاهری همان مضامین سنتی و قدمایی شعر فارسی است. علاوه بر آن شاعر به مسائل اجتماعی هم توجه کرده است. این نکته را من در مقدمه دیوان مشروح نوشتهام و فکر کنم بهتر است همان توضیح را اینجا برای خوانندگان این مصاحبه عینا نقل کنم :
«درون مایۀ اشعار عمدتا صبغه و حال و هوایی عاطفی و عاشقانه دارد و جنبههای انسانی و اجتماعی نیز در سراسرآن مشهود است . سرودههای طاهری هم، به مانند بسیاری از سرودههای طرز قدمایی، مظهر تمام عیارِ همان دغدغهها و پرسشهای همواره پایان ناپذیر ذهنیت شاعرانۀ هویت و اندیشۀ ایرانی است : پرسش و جستوجوگری از معمای آفرینش و هستی، حیرت و درماندگی، عشق، دلتنگی و هجر و فراق، یأس وامید، حقگزاری و سپاس و ستایش و نکوهش، حسرت برگذشته و پشیمانی، نجوا و گفتوگوهای با خویش و...
شاعر این سرودهها نیز در سراسر اشعار خود به همان احوالات شاعرانه و برخوردار از اوصاف اخلاقی و شخصیتیِ ملهم از طرز نگریستن شاعرانه به عوالم روحی و دنیای بیرونِ خود به تمام و کمال دچار بوده است. به مقتضای شاعرانه اندیشیدن و سخن گفتن، دستخوش «زیروزبرشدنهای عاطفی واحساسی» شده و گاه و بیگاه نیز رشتۀ سخن به دست «قضاوتِ پُر تناقض» داده است.
فارغ از آنچه گذشت، دیوان طاهری همچنین حائز بعضی نکتهها و گفتههایی است به نظر شایستۀ اعتنا و تأملِ بیشتر که بررسی اجمالی آن، چه بسا ذهن و توجه خوانندگان این اشعار را فزونتر معطوف خود کند و آنان را به جزئیات و آگاهیهایی راهنمون شود که در فهم دقیقتر و روشنترِ گذشته شاعر و گذشتههای زادگاه او، فراوان دستگیر و راهگشا باشد.
نخست، خواننده نکته بین دیوان طاهری، از سرگذشت و مهمترین وقایع زندگانی شاعر و نیز از دلخوریها و غمها و شادیها و باورهای فرهنگی و اعتقادی، و از قضاوتها و آراء ستایشگر یا منتقدانه او درباره معاشران و دوستان و اقوام و نزدیکان و حتی از اظهارنظرهای او درباره خانوادهاش مطلع میشود. بخشی از دیوان طاهری، درواقع نوعی شرححالنگاری منظوم است که پاسخدهنده پرسش خوانندگان و جویندگانی است که بخواهند روایت زندگانی شاعر را از زبان خود او بشنوند.
جنبه مهم دیگر دیوان طاهری، گزارشهایی است عمدتا دقیق و مستند و جزئینگرانه (و با ذکر تاریخ) از محیط و رویدادها و پدیدههای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی روزگار و زادگاه شاعر که به روایت او در ضمن اشعاری بسیار، به نظم آمده است مانندِ شکوهها از: مالکیت زمینهای کشاورزی و مصائب زراعت و باغداری، خشکسالی، بلاها و مصیبتهای طبیعی و آسمانی، مسائل درمان و بهداشت و آموزش و پرورش، معضلات بیمه بازنشستگان، تنگی معیشت و حقوق نابسنده فرهنگیان ومعلمان، گرانی و کمبود اقلام و سهمیهبندیها، بیلیاقتی و نادرستکاری صاحبان حرفهها و مشاغل (اعم از وکیل و پزشک و بنا و پیمانکار و...)؛ همچنین گرامیداشت دوران دفاع مقدس از وطن و ادای احترام به شهیدان و اسیران و آزادگان؛ حقسپاسی از انسانهای لایق و خدمتگزار ؛ در مرثیه و منقبت پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه معصوم درضمن اشعاری آئینی و مذهبی ، سوگسرودههایی در غم درگذشت مشاهیر و استادان بزرگ ادب وتاریخ و فرهنگ ایران و فرهنگ پروران و معلمان، و گزارش اخبار کانونهای فرهنگی و انجمنها ومحافل ادبی وشبهای شعر و سخنرانی و...
از این نظر در دیوان طاهری، جلوهها وصحنههایی از تاریخ اجتماعی و فرهنگی زمانه و زادگاه شاعر، به نظم کشیده شده است. در گزارشها و روایتگریهایی هم که دار سخن صرفا به گردِ مسائل «اجتماعی و شأن وجدانِ کاری و پای بندی به اخلاق و درستکاری» بوده است البته این دسته از سرودهها تنها «صبغه گزارش و روایت» محض ندارد. در بیشتر این اشعار، رگهها و رد پاهایی از «انتقاد و نقد و تذکر و تحذیر و هشدار و راه نشان دادن و برحذر داشتن از بیراهه و انحراف و به خطا رفتن» خود را نمایانده است درواقع می توان این قبیل اشعار را به نوعی نخستین نمونههای «شعر متعهد اجتماعی» و نیز اولین تجربههای «نقد اجتماعی مصلحانه» در «ساحت شعرفارسی» در زادگاه شاعر دانست. این نوع شعر منتقدانه اجتماعی و متعهد در دیوان طاهری البته با بسیاری از سنن غالبِ سرودن چنین اشعاری در ادبیات فارسی نیز سازگاری چندان ندارد . لحن و زبان اشعار او ، اگر نگویم تماما بلکه قریب به تمام، برکنار از «هزل و هجو وتیزو تندی و رکیکی کلام» است. این مضمون در ادبیات فارسی (شعر یا نثر منتقدانه اجتماعی و متعهد) در ذات خود پذیرای هرنوع کلام و واژه «تند وبه دور از نزاکت رایج در گفتار» و موافق با لحن و بیان «هزل و هجوآمیز» است و شواهدی بسیار هم از آن در سابقه و سنت ادبیات فارسی و در دیوانها و تذکرهها برجای مانده است. اما شواهد شعر منتقدانه اجتماعی و متعهد در دیوان طاهری، با بیانی مؤدبانه ولحنی برخوردار از وجاهت کلام، بامخاطبان به سخن آمدهند.»
شاعری که دوگانگی نداشت
شما گردآورنده و تدوینگر شعرهای پدرتان هستید، در واقع با این شاعر زیستهاید و تجربه زیسته او را از نزدیک مشاهده کردهاید، چقدر شخصیت شاعر به شعر هایش نزدیک بوده و در واقع تجربه زیستهاش در شعرهایش نمود دارد؟
در شخصیت ایشان اصولا در هیچ زمینهای دوگانگی وجود نداشت. در تمام مسائل، حرف و عملش یکی بود. همهٔ کسانی که او را میشناسند اعم از دانشآموزانش یا معلمانی که سالها همکارش بودهاند و نیز دیگر اهالی تاکستان به این نکته اذعان دارند که هیچ تفاوت و اختلافی میان گفتار و کردار ایشان ملاحظه نکردهاند. این ویژگی در تمام اشعار او کاملا مشهود است. زمینه و بستر بسیاری از اشعار منتقدانه او هم دقیقا از همین ویژگی شخصیت ایشان نشئت میگرفت. بعد هم باید این نکته را اضافه کنم او براساس قریحه شاعری و تجربه هنری این اشعار را سروده است ونه براساس توانایی دانش ادبی. بسیارند استادان و دبیران ادبیات فارسی که براساس دانش ادبی و معلومات خود شعر میگویند که البته موفق هم نبودهاند.
کمترین اعتنایی به جریانهای ادبی نداشت
شاعر این شعرها، دور از پایتخت به کار شعری پرداخته است، این موضوع چقدر در کار او تأثیر گذاشته است و چقدر ایشان به جریانهای ادبی توجه نشان داده است؟
من فکر میکنم اهمیت فرهنگی دیوان طاهری در همین ویژگی است که شاعر آن دور از پایتخت و در شهری میزیسته که زبانهای تاتی تاکستانی و ترکی در آنجا رایج بوده است. از این لحاظ دیوان طاهری در تحکیم وحدت ملی و تقویت زبان فارسی بسیار مهم است و از این جنبه هم باید این دیوان معرفی و نقد و بررسی شود.
اما در خصوص «جریان های» ادبی رایج، میتوانم بگویم شاعر، کمترین توجه و اعتنایی به آن نداشت. تلقی او از مقوله شعر و ادبیات فارسی، فقط تعمق در دیوان شاعران بزرگ بود. همیشه هم کلیات سعدی، دیوان حافظ، شاهنامه فردوسی، مثنوی و غزلیات شمس، دیوان وحشی بافقی، فخرالدین عراقی، عارف قزوینی، ایرج میرزا، ملک الشعرای بهار، رهی معیری، اهلی شیرازی، قاآنی را در دست داشت و مطالعه میکرد. از میان شاعران معاصر هم فقط شهریار و سایه را مرتب میخواند. کمترین علاقهای هم به سهراب سپهری و فروغ و اخوان ثالث نداشت. البته به حسین منزوی ارادت داشت و از اشعار او لذت میبرد.
درباره این «جریانهای ادبی» یاد خاطرهای افتادم و فکر کنم بد نباشد ذکر کنم. من در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ادبیات فارسی خواندهام و در دوره دانشجویی سخت شیفتهٔ مسائل شعر نو و جریانهای تجددگرایی ادبی بودم. زنده یاد دکتر فرشیدورد، استاد نقد ادبی و سبکشناسی ما بود. بارها سرکلاس با دکتر فرشیدورد درخصوص شعر نو و جریانهای ادبی معاصر بحثم شده بود. دکتر فرشیدورد کمترین اعتنایی به این مسائل نداشت. یادم هست زنده یاد پدرم برای جشن فارغالتحصیلی من غزلی سروده و به نشانی گروه ادبیات فارسی پست کرده بود. نامه پدر چند روز بعد از فارغ التحصیلی به دستم رسید. وقتی رفتم گروه ادبیات نامهام را بردارم دکتر فرشیدورد هم در گروه بود و با هم قدم زنان به بیرون دانشکده رفتیم. طی راه، ماجرا را گفتم. دکتر فرشیدورد با نهایت بیاعتنایی گفت پدر شما مگر شاعر بود؟ گفتم بلی و غزل پدر را به سوی دکتر فرشیدورد دراز کردم. با میلی توأم با اکراه کاغذ را گرفت. پدرم بسیار خوش خط بود. دکتر فرشیدورد تا خط پدر را دید گفت عجب خط زیبایی و شروع کرد غزل را خواندن.. به وسط غزل که رسید ایستاد. با تأمل بقیه غزل را خواند و متوجه شدم برگشت دوباره از اول خواند. بعد سرش را بلند کرد و با لحن عصبانیت و شوخی مآب گفت عجیب است از چنین پدر فاضل و فرهیختهای فرزند ناخلفی چون شما تربیت شده است…بعد هم خندید…
شاعر غیر از زبان فارسی، گویا اشعاری به زبان اقلیم خود یعنی زبان تاتی داشته است، درباره تفاوتها و شباهتهای این اشعار میگویید؟
بلی شاعر دیوان طاهری، اشعاری به زبان تاتی تاکستانی هم سروده است. اتفاقا در یکی دوجا در دیوان شعر فارسی به این نکته اشاره و بدان مفاخره هم کرده است البته فضل تقدم سرودن اشعار تاتی تاکستانی، از آن پدر فرهیخته شاعر، زنده یاد میرزا علیمحمد طاهری است. او نخستین کسی است که اشعاری به زبان تاتی تاکستانی سروده است. اما شعر تاتی صاحب دیوان طاهری، مشتمل بر دو منظومه بلند «آی، وارُن، وارُن» (ای باران، باران!) و «آی فِرِم» (ای پسرم) و اشعاری در قالب غزل و رباعی است. مضامین اشعار تاتی، بیشتر پند و اندرز به آیندگان، ضبط و ثبت آداب و رسوم محلی و در مجموع در حوزه فرهنگ مردم است. غیر از این جنبهها، اشعار تاتی این شاعر، به لحاظ گویششناسی بسیار اهمیت دارد. خودشاعر بعضی از اشعار تاتی را به فارسی ترجمه کرده و تعلیقات بسیار راهگشایی هم در ذیل اشعارش به قلم آورده است. مجموعهٔ اشعار تاتی نیز در مجلدی با عنوان «آی وارُن وارُن» در دست تدوین و آمادهسازی است که امیدوارم تا پایان امسال منتشر شود.
انتهای پیام